پنج شنبه 5 مرداد 1391برچسب:, :: 10:41 :: نويسنده : لقمان خالدی
اون روزها که تنها بودی گم شده ی دریا بودی قایق تو شکسته بود تنت نهیف و خسته بود فانوس دریاییت شدم عشق اهورایت شدم گذشتم از هر موسی تا تو به مقصد برسی اما بجاش تو بد شدی از من و عشق من رد شدی به من یه پشت پا زدی تهمت ناروا زدی نظرات شما عزیزان: شعله
ساعت12:42---5 مرداد 1391
اگر کسی را نداشتی که به او بیندیشی به آسمان بیندیش ، چون در آسمان کسی هست که به تو می اندیشد !
سلام خیلی زیبا بود. ممنونم که بهم سر زدی.
شنه ی شه مال آخرین مطالب پيوندها تبادل لینک هوشمند لینک کنید. نويسندگان |
|||||
|